«بسته‌کریمی» می‌گوید: یک روز که در منزل نشسته بودیم یدالله را دیدم که با یک عکس قاب شده بزرگ برگشت گفتیم: این چیه؟ گفت: اگر روزی شهید شدم این عکس را روی طاقچه بگذارید.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید«یدالله پرنو» ســوم آذرماه 1348 در روستاي قیطول از توابع شهرستان گیلانغرب به دنیا آمد. پدر و مادرش خدیجه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایي درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سوم تیرماه 1363 در مهران بر اثر سانحه رانندگی به شهادت رسید. مزار شهید والامقام در گلزار شهداي روستاي قیطول مرجان تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

طاقچه و عکس شهید|روایت دلتنگی‌های همسر شهید«یدالله پرنو»

روایتی خواندنی از همسر شهید

اینجانب«بسته‌کریمی»همسر شهید والامقام هشت سال دفاع مقدس «یدالله پرنو» هستم. من نزدیک به دو سال با ایشان زندگی کردم مدتی بعد از ازدواج تنها برادرم را بر اثر یک حادثه ناگوار از دست دادم. همسرم نه تنها یار و یاور ما در زندگی بلکه همه چیز ما بود و توانست امید زندگی کردن را به من بدهد او بودکه توانست مرا نسبت به زندگی کردن دلشاد کند و راهگشای بدترین مصیبتی که برای خانواده‌ام پیش آمده بوده باشد و چون من نتوانستم با این حادثه به راحتی کنار بیایم او بود که با راهنمایی خود امید زندگی به من داد و بعد از یک سال خداوند یک فرزند را به ما عطا کرد و روزی که من و همسرم در حیاط منزل نشسته بودیم دخترمان که تازه به راه افتاده بود و گل‌های زیادی که در حیاط روئیده بودند دخترم یکی از این گلها را چید و آورد به پدرش داد و او همیشه می‌گفت بگذار جنگ باشد گلوله با خون شهید رنگ شدن بهتر از این است که دشمن خاک وطن را تصرف کند او به جبهه رفت تا در مقابل دشمن برای حفظ ناموس و خاک کشور عزیزمان ایران دفاع کند.

قبل از اینکه شهید شود در جهاد سازندگی مشغول خدمت کردن به مردم بود و میدان مین‌ها را پاک سازی می‌کرد و یک روز مادرش به او گفت فرزندم مواظب باش‌که برای شما اتفاقی نیفتد و در جواب گفت: اگر من هم شهید بشوم خون من از این همه شهید رنگین‌تر نیست او خود می‌گفت که یک روز داشتم زمین را شخم می‌زدم یک مین ضد تانک آنجا بوده است که منفجر نشده بود در حین برگشت ندانسته آن را با خود حمل کرده بودم اهالی مردم آنجا جمع شده بودند و با تعجب می‌گفتند این یک معجزه است که نترکیده. یک روز که در منزل نشسته بودیم دیدم با یک عکس قاب شده بزرگ برگشت گفتیم: این چیه؟ گفت: اگر روزی شهید شدم این عکس را روی طاقچه بگذارید.

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده